جملات زيبا
عشق كامد مي گريزد عقل زود
عقل در سوداي عشق استاد نيست
عشق كار عقل مادر زاد نيست
٭٭٭
چراغي در دستم
چراغي در دلم
زنگار روحو را صيقل مي زند
آئينه اي در برابر آئينه ات مي گذارم
تا با تو ابديتي بسازم
٭٭٭
بيحسرت از جهان نرود هيچكس بدر
الا شهيد عشق به تير از كمان دوست
٭٭٭
اگر به خانه من آمدي براي من اي مهربان
چراغ بياور و يك دريچه
كه از آن به ازدحام كوچه خوشبختي بنگرم
٭٭٭
گفتم تن ودين در سر وكارت كردم
هر چيز كه داشتم نثارت كردم
گفتا كه تو كه باشي كه كني يا نكني
آن من بودم كه بيقرارت كردم
٭٭٭
در گذرگاه زمان خيمه شب بازي دهر
با همه تلخي و شيريني خود ميگذرد
عشقها مي ميرند رنگها رنگ دگر مي گيرند
و فقط خاطره هاست
كه چه شيرين و چه تلخ دست ناخورده بجا مي ماند