rozegar
روزگار
توی دلم یه دنیا حرفه فرصت گفتن نمیشه نمیشه فصلی بیاد و بهار عمر من بشه
نمیشه خوش بود و خندید وقتی خوشبختی کمه وقتی رنگ زندگی، همیشه رنگ ماتمه
همیشه به فکر رویای یه روز بهترم اما روز به روز و هر روز بدترش میاد سرم
روزگار که من و دست فراموشی داده واسه شهر دل من حکم خاموشی داده
سر سازش نداره حرف فقط حرفه اونه آدمی پیدا نمیشه که قلبشو نسوزونه
نمیشه کنار نمیاد، را نمیاد با کسی لحظه ای صبر نداره به گردشم نمی رسی
زندگی زندونه و اسیر در بندش منم همه زندونین و کسی نمیاد کمکم
نمی زاره لحظه ای غصه بره از تو سینه می گه هر جا که بری آسمونش همینه
می گه بود و نبود تو فرقی با هم فرقی نمی کنه حتی ثانیه رو برای تو کم نمی کنه
یه عمری می جنگی تا آخرش نشی هلاک اما میره جات می زاره میونه سنگ و خاک
سر سازش نداره حرف فقط حرفه اونه آدمی پیدا نمیشه که قلبشو نسوزونه
نمیشه کنار نمیاد، را نمیاد با کسی لحظه ای صبر نداره به گردشم نمی رسی
توی دلم یه دنیا حرفه فرصت گفتن نمیشه نمیشه فصلی بیاد و بهار عمر من بشه
نمیشه خوش بود و خندید وقتی خوشبختی کمه وقتی رنگ زندگی، همیشه رنگ ماتمه
همیشه به فکر رویای یه روز بهترم اما روز به روز و هر روز بدترش میاد سرم
روزگار که من و دست فراموشی داده واسه شهر دل من حکم خاموشی داده
سر سازش نداره حرف فقط حرفه اونه آدمی پیدا نمیشه که قلبشو نسوزونه
نمیشه کنار نمیاد، را نمیاد با کسی لحظه ای صبر نداره به گردشم نمی رسی
زندگی زندونه و اسیر در بندش منم همه زندونین و کسی نمیاد کمکم
نمی زاره لحظه ای غصه بره از تو سینه می گه هر جا که بری آسمونش همینه
می گه بود و نبود تو فرقی با هم فرقی نمی کنه حتی ثانیه رو برای تو کم نمی کنه
یه عمری می جنگی تا آخرش نشی هلاک اما میره جات می زاره میونه سنگ و خاک
سر سازش نداره حرف فقط حرفه اونه آدمی پیدا نمیشه که قلبشو نسوزونه
نمیشه کنار نمیاد، را نمیاد با کسی لحظه ای صبر نداره به گردشم نمی رسی
from majid tiger