♥خرم آباد ♥ دیار من♥

Thursday, May 11, 2006

آواره

Image and video hosting by TinyPic


Image and video hosting by TinyPic

شاگردي از استادش پرسيد:" عشق چيست؟ استاد در جواب گفت: " به گندم زار برو و پر خوشه ترين شاخه را بياور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به ياد داشته باش که نمي تواني به عقب برگردي تا خوشه اي بچيني! " شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتي طولاني برگشت. استاد پرسيد: "چه آوردي؟ " و شاگرد با حسرت جواب داد: " هيچ! هر چه جلو ميرفتم، خوشه هاي پر پشت تر ميديدم و به اميد پيدا کردن پرپشت ترين، تا انتهاي گندم زار رفتم ." استاد گفت: " عشق يعني همين

عشق

Image and video hosting by TinyPic




از نظر معلم زيست: عشق ميکروبي است که از راه چشم وارد مي شود و به قلب سرايت ميکند
.از نظر معلم شيمي: عشق تنها اسيدي است که به قلب اثر ميکند
.از نظر معلم ديني: عشق يک موهبت الهي است که خدا براي بندگانش هديه کرده است
.از نظر معلم رياضي: نسبت تابع عشق به تابع عقل مثل نسبت صفر است به يک
.از نظر معلم فيزيک: جوان مانند آهنربايي است که هر عشقي را به طرف خود جذب مي کند
.از نظر معلم ادبيات: عشق بايد مثل عشق ليلي و مجنون پاک باشد
.از نظر معلم ورزش: عشق مثل توپ فوتبال است که به دروازه هر قلبي اصابت مي کند
.از نظر معلم جغرافي: عشق مانند مثلث برمودا مي باشد که انسان تا به آن مي رسد خود را گم مي کند
نوشته شده توسط مجيد 21/2/85

دلم گرفته

Image and video hosting by TinyPic

دلم گرفته است
به ايوان مي روم و انگشتانم را
بر پوست كشيده شب مي كشم
چراغهاي رابطه تاريكند
چراغهاي رابطه تاريكند
كسي مرا به آفتاب
معرفي نخواهد كرد
كسي مرا به ميهماني گنجشكها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردني است

(فروغ فرخزاد)

Monday, May 08, 2006

پول

هر کجا هستم
!باشم به درک
من که بايد بروم
پنجره، فکر، هوا، عشق، زمين، مال خودت
من نمي دانم نان خشکي چه کم از مجري سيما دارد
! تيپ را بايد زد
! جور ديگر اما... کار را بايد جست
کار بايد خود پول. کار بايد کم و راحت باشد
! فک و فاميل که هيچ... با همه مردم شهر پي کار بايد رفت
! بهترين چيز اتاقي است که از دسته چک و پول پر است
! پول را زير پل و مرکز شهر بايد جست
! سيد خندان يه نفر
! سوئيچم کو
چه کسي بود صدا کرد زورو؟

Thursday, May 04, 2006

طعم جدايي

به نام خداوند عشق خداوندا من چيزی دراين دنيا پوچ و سياه دارم که شما در اون بارگاه عظيم و پاکت نداری، من چيزی دارم و خواهم داشت که شما نداريد و نخواهيد داشت من عشق به همتای خود دارم ولی شما همتايی نداريد که عشقی به او داشته باشيد خداوندا قسمت میدم که هيچگاه اجازه ندهيد که قسمم را بشکنم و عهدمو فراموش کنم، قسمت ميدم که هميشه مرا عاشقش نگاه داری قسمت ميدم که ديگر مرا در فراق دوریش نسوزانی قسمت ميدم که طلسم نفرين شده عشق را برای هميشه باطل کنيم و هر عشقی را برای عاشقش هميشه زنده نگه داري و کلمه جدایی رابرای هيشه از روی ذهنها پاک کنی به اميد روزی که هيچ عاشقی طعم جدايی معشوقش را نکشه آمين
نوشته شده توسط مجيد 14/2/85


Image and video hosting by TinyPic

Wednesday, May 03, 2006

پرواز

Image and video hosting by TinyPic




چه پروا ها كه از پرواز كرديم
ولي پروانه وار آغاز كرديم
چو از شمع و لبش آگاه گشتيم
به آتشهاش دل دمساز كرديم
صدايي تا بيايد از دل كوه
چه آواها طنين انداز كرديم
به صالح بودن خود فخر كرديم
روش چون اشتر جماز كرديم
بتابد تا به دل نور سپيدش
به دست خود گريبان باز كرديم
چو بر تخت سليمان جايمان داد
بسان مور شرح راز كرديم
چو طوفان بلا در راه ديديم
دل خود نوح كشتي ساز كرديم
هواها چنگ چون در ما بينداخت
چو يوسف گشته ما هم ناز كرديم
چو راه دل به دريا بسته ديديم
دل خود نوح كشتي ساز كرديم
بسان نجم تا تابان بمانيم
بسوي آسمان پرواز كرديم

دل درد آشنا را در تو ديدم تو مي داني من خدا را در تو ديدم اميد من تو اي جان دل من من وتو درشام غمهاي مستي تو اي تمام فكر من در روز و شب اي همه هذيان من در سوز تب اي نهان در پيكرم چون جان شده همچون بوي گل به گل پنهان شده
نوشته شده توسط مجيد13/2/85

Monday, May 01, 2006

كجايي ؟؟؟؟

Image and video hosting by TinyPic
Image and video hosting by TinyPic

مي خواستم برايت هديه اي بفرستم
گل گفت: مرا بفرست كه مظهر زيبائيم.
شمع گفت: مرا بفرست تا شبهاي او را روشن كنم.
پروانه گفت:مرا بفرست تا گرداگرد او بچرخم.
در فكر فرو رفته بودم كه قلبم با صداي دلنوازي گفت: مرا بفرست.
و من قلبم را با تمام وجودي كه دوستش داشتم براي تو بهترينم فرستادم.



ميدوني چرا وقتي گريه ميكني چشاتو ميبندي ؟ وقتي ميخواي از ته دل بخندي وقتي ميخواي كسي رو كه دوسش داري ببوسي يا وقتي ميخواي تو رويا بري ، چرا چشاتو ميبندي ؟ چون قشنگ ترين چيزا تو اين دنيا ديدني نيستن

اگه من و تو دوتا برگ باشيم، هنگام خزان من زودتر از تو ميشکنم تا زماني که مي‌افتي در آغوشم بگيرمت
نوشته شده توسط مجيد 11/2/85