♥خرم آباد ♥ دیار من♥

Sunday, July 27, 2008

نگاه هاي عاشقانه



در دور دستها کسي را مي‌شناسم که قلبي به وسعت دريا دارد

چشمهايش امتدادي از غمگين‌ترين غروب خورشيد زندگيش

و تبسم لبانش گلچيني از غنچه‌هاي نو شکفته‌ي بهاري است

دستهايش به اندازه تمام کهکشان‌ها جاي دارد

و قدمهايش در ابتداي زندگيست

او را و نگاههاي عاشقانه‌اش را مي‌شناسم

نگاههايي مملو از محبت

او را مي شناسم

او را که وجودش سرشار از آبي بي‌کران است

او را که همراه نسيم صبا مي‌وزد، آري او را مي‌شناسم

در دور دستهاست ولي در دور دستي که همين نزديکي‌هاست

خانه‌اش پر از سادگي و صفا

کلبه‌ي بي ريا و محقر او را مي‌شناسم

او نيمه پنهان و روح گمشده من است، آسمان خانه‌اش هميشه

آبي باد

*************************************
نوشته شده توسط مجید 6-5-87

0 Comments:

Post a Comment

<< Home