ديگه دوست ندارم
يه شب چراغ عشقتو دوباره خاموش میکنم
اين بار برای هميشه تو رو فراموش میکنم
نمی ذارم تو خاطرم رنگ خيالت بمونه
رو شونه های ساحلم موج نگاهت بمونه
صدای قلب من حالا ديگه دوست ندارمه
از تلخی گذشته،هر چی بگم بازم کمه
غروب که از راه میرسه عشقتو يادم مياره
اما ديگه تموم شده ، بين من و تو ديواره
يه روزی لحظه های من لبريز خواهش تو بود
رو پيکر خستگيام دست نوازش تو بود
چه زود گذشت روزايی که به قلب خسته جون ميداد
نگاه گرمی که به من آسمونو نشون ميداد
------------------------------
نوشته شده توسط مجيد 13/6/85


0 Comments:
Post a Comment
<< Home