♥خرم آباد ♥ دیار من♥

Monday, July 23, 2007

طراوت اشك

تو رفته اي ومن خسته سخت مي گريم

تمام قلب تو از بغض و كينه كمرنگ است

به خاطر تو شكستم نگاه كن بر من

كه بي تو زندگيم وحشيانه بي رنگ است

تو رفته اي و من خسته باز جا ماندم

به زير ظلمت آوار سرد خاطره ها

بگو به من كه چه سودي ز اشك من ببري

و از شكستن چشمان گرم پنجره ها

تو رفته اي به اميد ستاره اي بهتر

و من ستاره تنها به پا نشسته تو

بگو به من كه كدامين فرشته اي شايد

دري شگفت گشايد به قلب خسته تو

و آخرين سخنم با تو حرف آخر نيست

هنوز هم تو عزيزي هنوز من عاشق

هنوز منتظرم گر چه قلب من خاليست

به هر چه سد شده در راه من شدم فائق
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
نوشته شده توسط مجيد 1/5/86

0 Comments:

Post a Comment

<< Home